ذوالجناح
⚫⚫️ذوالجناح ...
اسبی که به آن خوبی تا حال خلق نشده است!
روز عاشورا باآن تشنگی که داشت وقتیکه حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه میان فرات آمد فرمود:
(یافرس انت عطشان وانا عطشان والله لااذوق الماءحتی تشرب)- ذوالجناحسر از آب بلند کرد!
یعنی ای آقابسیار تشنه ام لیکن آب پیش ازشما نمی خورم ،آنقدربی ادب نیستم !
تاسی کردبصاحبش وآب نخورد،دیگر آن وقتیکه سیدالشهدا سلام الله علیه ازپشت ذوالجناح برزمین افتادولشکردورش را گرفتند(ذوالجناح)دید هرکه میرسد ضربت به ارباب بی کفن می زند(فجعل یحامی عنه ویدورعلیه)ازصاحب خودحمایت می کرد-لشکرراازاو دورمی کردبرمی گشت می ماند مقابل حضرت دست خودرا برزمین بزد -گاهی خم می شد زانو بزمین می زد به سراشاره می کرد -یعنی برخیز طوارشو ترا ازمیان لشکر بیرون برم.
ارباب بی کفن شمشیر خودرا به عاش زین ذوالجناح آویخت ودست به پیشانیش کشید فرمود:
حالی ندارم سواری من بقیامت افتاد ای ذوالجناح باوفا برو وعیالم را از حالم خبرکن.
ذوالجناح بسمت خیمه ها روانه شد،درزیارت ناحیه مقدسه است(واسرع فرسک الی خیامک...)
اهل حرم نشسته بودندکه صدای شیهه ذوالجناح بلندشده زنان بگمانشان که خود امام ازمیان آمده به استقبال بیرون دویدند چه دیدند ؟
اسبی زینش واژگون- بدن پراززخم-صورت ویال پرخون.
📚مجمع النورین-نسخه خطی-ص۱۴۸